دوست داشـتن را در چشمـی بجــوی
که حتـــــی وقتی بستـــــــه است
رویــــــای تو را در خواب بیند
پــــروانــه مــن
آن کس که شکست بـــال پــرواز تــو را
مـی دانست که خاطـرات پــرواز تــو را خواهــد کشت
ولی خبــر نــداشت که تــو خــدایی مهربــان داری
که خودش بــال و پــرت خواهــد شــد...
بـرایـتـــان اینــگونــه آرزو می کــنم :
آن زمــان کــه در مـحــشـــر
خـــدا بگوید : چـــه داشــتی ؟؟؟
حــسیــــن سر بـلنـد کنــد و بگــویــد
حـســـاب شـــد!!!
مــهـمـان مــن اســـت...
ضـبـط میـکـنـم تــمـام حــرفـهـایـت را
نـــه بـرای روزهـای بـی تــو بــودن
صـدایـت آنـقـدر آرامم میـکـنـد
کـه یـادم میـرود بـایـد نـفـس بـکـشــم!!!
عـاشـق اون لحـظه ایـم کـه
بـا هیـجـان بـرام یـه چـیـزی رو تـعـریف مـیـکـنه
انــقــد مـیـون تـعریـف کـردن مـیخـنـده
کـه مـن هـیچی نـمیـفـهـمم
جـز صـدای خـنـده های شـیـریـنـش
صـدای خـنـده مـعـشـوق دلـنـوازتـریـن صـدای دنـیـاس!!!
گفتی "دوستت دارم"
و من به خیابان رفتم
فضای اتاق
برای پرواز کافی نبود!