بیا تمامش کنیم . . .
بیا تمامش کنیم ......
همه چیز را .....
که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور به ماندن .....
نگران نباش .....
قول میدهم کسی جای تو را نمیگیرد ...
اما فراموشم کن ...
بخند ...تو که مقصر نبودی ...
من این بازی را شروع کردم ..خودم هم تمامش میکنم
میدانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عاشقانه است ....
بیا به هم نرسیم ...!!
منتظری چه اتفاقی بیفتد ؟؟؟
اینکه دلم برایت تنگ شده کافی نیست /؟
منتظری چه اتفاقی بیفتد؟؟
اینکه از چشمهای شب زده ام بجای باران برف ببارد ؟
منتظری چه اتفاقی بیفتد ؟؟
اینکه ستاره ها در آسمان برای نیاز نیمه شبم راه باز کنند ؟
اینکه تمام پروانه ها وپرستوهای سرگردان بعد دعاهایم آمین بگویند ؟
نه عزیز دلم هیچ اتفاقی نمی افتد!!
جز افسرده شدن چشمهای سرخ و کبود من " جز به خاک افتادن ساقه های احساس بچه گانه ام ...
منتظری بمیرم تا برگردی ؟؟؟
اینکه دلم برایت تنگ شده کافی نیست "
همین جایی که هستی باش
ازین خونه بری کیشی
تو این خونه خودت شاهی
داری سرباز کی میشی ؟؟
همین جایی که هستی باش
عذاب رفتنت کم نیست
تو " حوای " کسی میشی
که من میدونم "ادم "نیست
دنبال بهانه نگرد عزیزکم ...
چشم که گذاشتم برو ....
هروقت خواسی برگرد ..!!
من.........
تا بی نهایت شمردن را بلدم
چه ستی میشود دستان ما کنار هم "بی شک !
هیچ طراحی تا به امروز چنین ستی جور نکرده است !!
آهای زمستان !!!
حواست جمع باشد .....
که دور تو و تمام شاعرانها را خط خواهم کشید
.........!
اگر با آمدنت ....
او ...
حتی یک سرفه کند !